نیز بخاطر شدید بودن این غریزه است که جرم گناهان شهوانی جوان خفیف تر از دیگران است. عبدالله بن طلحه از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: «اگر پیرمرد و پیره زن زنا کنند هم شلاق زده و هم سنگسار می شوند و اگر میانسال متاهل زنا کند سنگسار می شود و شلاق زده نمی شود ولی جوانی که در ابتداء سن جوانی است اگر زنا کند فقط شلاق زده می شود و بمدت یکسال از شهرش دور می شود». (15) در مقابل اگر جوان بر تمایل نفسانی خود غلبه کرده و در برابر غریزه خود مقاومت نشان دهد و مرتکب گناه نشود خداوند پاداش فراوان و مقامات معنوی به او عطا می کند.
«ابی حمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل می کند که مردی همراه با خانواده اش با کشتی به مسافرت رفت، کشتی شکست و همه به جز همسر آن مرد غرق شدند، زن به کمک تخته چوبی از کشتی به جزیره ای پناه برد، در آن جزیره جوانی بود که حرمت خداوند را نگه نمی داشت، وقتی آن زن را دید به سوی او آمد و مهیای عمل ناشایست گردید. زن لرزه بر اندامش افتاد و به آسمان اشاره کرد و جوان وقتی این حالت را مشاهده کرد از کارش منصرف شد و خود را سزاوارتر به ترس از گناه دانست، جزیره را ترک کرد و به سوی اهلش برگشت و تصمیمش بر توجه و بازگشت به سوی خداوند بود در بین راه راهبی با او هم سفر شد، گرمای آفتاب آنها را آزار می داد. راهب گفت: از خدا طلب ابر کنیم تا سایه ای بر ما بیفکند، جوان گفت من نزد خداوند حسنه ای ندارم تا دعا کنم، راهب گفت پس من دعا می کنم و تو آمین بگو، او دعا کرد و جوان آمین گفت. ابر پیدا شد و بر بالای سر آنها حرکت می کرد، به جائی رسیدند که راه جوان از راهب جدا می شد، ابر بر بالای سر جوان حرکت کرد راهب تعجب کرد و به جوان گفت تو بهتر از من هستی و خداوند دعای تو را مستجاب کرد. داستان خود را به من بگو. جوان داستانش را با آن زن تعریف کرد، راهب گفت: گناهان گذشته تو آمرزیده شدند، مواظب آینده ات باش ». (16) از این روایت شریف معلوم می شود که خداوند به او در مقابل غلبه بر هوای نفس و غریزه جنسی مقام معنوی استجابت دعا را عطا فرموده است.
راه حل مشکل غریزه جنسی
برای تربیت جنسی و کنترل غریزه جنسی جوانان راه حل اساسی ازدواج است و بدین خاطر اسلام تاکید فراوان بر امر مقدس ازدواج دارد پیامبراکرم(ص) فرموده است: «هیچ بنائی در اسلام پایه ریزی نشده که نزد خداوند از ازدواج محبوبتر و عزیزتر باشد». (17) ازدواج برای جوانان آثار فراوانی دارد و ما به بعضی از آنها که در این خصوص در روایات ذکر شده است اشاره می کنیم:
1 - حفظ نگاه و غلبه بر شهوت: رسول اکرم(ص) فرموده است «ای گروه جوانان هر کدام از شما که توانایی ازدواج را دارد باید ازدواج کند بدرستی که ازدواج برای حفظ نگاه نگهدارتر و برای عورت مصون تر است ». (18)
2 - مایوس کردن شیطان: بیشترین دامها را شیطان، برای جوانان پهن می کند، ازدواج، جوانان را از خطر دامهای شیطان حفظ می کند «امام کاظم(ع) از پدرانش و آنها از پیامبر اکرم(ص) نقل کردند که فرموده است: «هرگاه جوانی در ابتدای جوانی ازدواج کند شیطان فریاد می زند: ای وای، ای وای، که دو ثلث دینش را از من مصون داشت و باید در دو ثلث باقی از خدا بترسد». (19)
3 - ازدواج مایه سرور و سکون جوان است: امام باقر(ع) فرموده است «در زمان حضرت داود(ع) جوانی یا لباسی ژنده و مندرس، پیش حضرت داود می نشست و سکوت می کرد، در این هنگام عزرائیل رسید و نگاه تیزی به او انداخت. داود(ع) پرسید آیا به این جوان نگاه می کنی؟ گفت: بلی، تا هفت روز دیگر در همین جا دستور قبض روح او را می دهم، داود سبت به جوان ترحم کرد و فرمود: ای جوان آیا همسر داری؟ گفت: نه، من هرگز ازدواج نکرده ام، داود(ع) فرمود، پیش فلان شخص که نزد بنی اسرائیل دارای منزلت بوده برو و بگو داود به تو دستور می دهد که دخترت را به ازدواج من در آوری، و مقدار نفقه ای که لازم داری از او بگیر و نزد همسرت باش و بعد از هفت روز به این مکان بیا، جوان ماموریت را انجام داد و ازدواج کرد و بعد از هفت روز خدمت داود(ع) رسید، داود(ع) از او سئوال کرد ازدواج چگونه بود؟ «قال: ما کنت فی نعمة و لا سرور قط اعظم مما کنت فیه » تا به حال هرگز نعمت و سرور و شادی بزرگتر از ازدواج ندیده ام...». (20)
تعجیل در ازدواج
ازدواج جوانان نه تنها مطلوب و لازم است که باید در آن تعجیل کرد بویژه در مورد دختران جوان که مهیای ازدواج باشند، چرا که از طرفی اجازه ازدواج دختر به دست پدر است و از طرف دیگر دختران از حیاء بیشتری برخوردارند و علاوه بر اینها دختران بطور طبیعی زودتر به حد بلوغ می رسند. امام صادق(ع) از پیامبراکرم(ص) نقل فرموده است که «از حقوق دختر جوان بر والدین این است که در فرستادن او به خانه شوهر تعجیل نمایند». (21) نیز آن حضرت از پیامبر(ص) نقل می کند که فرموده است «ای مردم جبرئیل از طرف خداوند لطیف و آگاه برای من خبر آورد که دختران مجرد مانند ثمره بر درخت هستند، هنگامیکه میوه ها آماده شود و و چیده نشود خورشید آن را فاسد می کند و باد آنها را پراکنده می سازد همچنین دختران مجرد هنگامی که مهیای ازدواج شوند دوایی جز شوهر ندارند و اگر ازدواج نکنند از گناه و فساد در امان نیستند زیرا آنان بشر هستند [و بشر از لغزش و خطاء در امان نیست]». (22)
راه حل برای جوانان مجرد
همانطور که بیان شد راه حل اساسی برای جوانان ازدواج است اما در عین حال برای کسانی که به هیچ وجه امکان ازدواج برایشان نباشد تدابیری اندیشیده شده است. از مهمترین آنها پیشگیری از تحریک غریزه جنسی است. چشم پوشی از نامحرم، دوری از فیلمها و تصاویر مبتذل ویدئوئی و غیر آن، خلوت نکردن با نامحرم، و بطور خلاصه پرهیز از هر نوع ا رتباط غیر ضروری با نامحرم می تواند عوامل مؤثر در پیشگیری از برانگیختن غریزه جنسی باشد. راه دیگری که در روایات مورد توجه قرار گرفته است عبارت از روزه داری است، روزه داری و پرهیز از پرخوری عامل مؤثری در تعدیل غرائز است. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «ای گروه جوانان هر کدام از شما که قدرت بر ازدواج دارد ازدواج کند و کسی که استطاعت ازدواج را ندارد مدام روزه بگیرد...». (23) البته شاید برای بعضی افراد این شیوه، کمی عجیب به نظر برسد ولی جوانانی که یک ماه رمضان را روزه گرفته اند به خوبی می دانند که ادامه آن در طول سال و لااقل در بسیاری از ایام سال کار مشکل و طاقت فرسائی نخواهد بود.
جوان و اشتغال
از مسائل مهم و اساسی جوان مساله شغل و اشتغال اوست، اشتغال جوان از جهاتی مورد اهمیت است. از سوئی در اسلام کار و اشتغال یک ارزش محسوب می شود و از بیکاری و تنبلی به شدت نکوهش شده است و اشتغال و نوع آن در جامعه مایه اعتبار اجتماعی جوان است و از طرفی دیگر اشتغال وسیله تامین معیشت است و فقر اقتصادی تا حدودی فقر فرهنگی و اخلاقی را برای جوان به همراه دارد. بدین سبب در مکتب اهلبیت(ع) تاکید بسیاری بر اصل کار و اشتغال و هم بر نوع کار متناسب و آبرومندانه شده است. بلکه از حقوق لازم فرزند جوان بر والدین محسوب شده است: امام کاظم(ع) فرموده است: شخصی خدمت رسول خدا(ص) آمده در حالیکه فرزند خود را به همراه داشت، عرض کرد: ای رسول خدا حق این فرزند بر من چیست؟ حضرت فرمود: نام نیکو برایش انتخاب کن، او را تربیت کن، و در جایگاه نیکو قرار بده [زمینه کسب و شغل صالح و مناسب برایش فراهم کن]. (24)
نیز امام کاظم(ع) فرموده است: شخصی به همراه فرزندش خدمت پیامبر(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا(ص) من به این فرزندم کتابت و نوشتن را تعلیم داده ام در چه کار و شغلی او را بگمارم؟ حضرت فرمود: او را به کار و شغل مشغول کن ولی در پنج شغل به کار وامدار; سیائی و صائغی، قصابی، حناطی و نحاسی، آنگاه سؤال کرد معنای «سیاء» چیست؟ فرمود: کسی که کفن می فروشد و آرزوی مرگ امت مرا می کند، بدرستیکه هر نوزاد از امت من نزد من محبوبتر است از آنچه خورشید بر آن می تابد. اما «صائغ » کسی است که در پی زیان امت من است و اما «قصاب » ذبح می کند تا اینکه رحمت از دلش می رود و اما «حناط » مواد غذائی را بر امت من احتکار می کند و اگر خداوند کسی را در حال دزدی ببیند بهتر است تا او را در حال احتکار در مدت چهل روز ببیند و اما «نحاس » پس جبرئیل پیش من آمد و فرمود: ای محمد بدترین امت تو کسی است که مردم را می فروشد».
پی نوشتها:
14- تهذیب الاحکام، ج 10، 4، ح 10.
15- بحار، ج 67، 361، ح 6.
16- مستدرک الوسائل، ج 2، 531.
17- همان.
18- بحار، ج 100، 221، ح 34.
19- همان، ج 4، 112 - 111، ح 31.
20- وسائل الشیعه، ج 15،199، ح 7.
21- الکافی، ج 5،337، ح 2.
22- بحار، ج 100، 222، ح 42.
23- الکافی، ج 6، 48.
24- مسند امام کاظم، ج 2، 391.
نظرات شما عزیزان: